میگویداینجا منزل من است و این از لطف و عنایت امام رضا است.))از او خواست تا جریان را به طور شرعی بازگوید.او گفت هنگامی كه مرا غسل میدادیداب برای من اتش سوزان بود و همین گونه كفن و تابوت و من همواره در عذاب گرفتار بودم تا جسد را به مشهد رساندید.وقتی مرا به صحن مطهر امام وارد كردید عذاب از من برداشته شد و مردم را در حال زیارت دیدم .و دیدم كه حضرت رضا(ع)بر بالای ضریح ایستاده و پاسخ زائران خود را میدهد و از انان تقدیر مینماید.
به راهنمای و اشاره ی یكی از دربانان خیر خواه به حضرت روی اوردم و از ان گرامی شفاعت خویش را خواستم چرا یافتم اگر بدون رسیدن به شفاعت ان حضرت مرا از از حرم مطهر خارج كنید بار دیگر گرفتار خواهم شد.به همین جهت شما پیكر مرا طواف میدادید اما من به اما رضا التماس میكردم و ان حضرت به من توجهی نمیكرد .
دربان به من گفت:او را به نام مبارك مادش فاطمه سلام الله علیه سوگند بده و من نیز چنین كردم كه دیدم ان حضرت به من عنایت فرمود و رو به اسمان نمود و گفت بار خدایا اینان گناه و نافرمانی میكنند اما سر انجام توبه میكنند . ما را به كسی سوگند میدهند كه نمیتوانیم نجات و پذیرفته شدن توبه ی انان را از بارگاهت نخواهیم)).سخن ان حضرت به اینجا كه رسید شما نیز مرا از حرم بیرون بردید و دیدم دیگر عذاب به سراغ من نیامد وگویی حضرت رضا علیه السلام به كرامت مادرش فاطمه(س)مرا شفاعت نمود و انگاه بود كه مرا در این باغ و قصر اسكان دادند
نظرات شما عزیزان: